
به گزارش جام جم آنلاین از روابط عمومی معاونت صدا، رجبی معتقد است قهرمانی در این رشته نه تنها به قدرت بدنی بلکه به گذشت از نفس و روحیهای استوار نیاز دارد. گفتوگوی زیر، شرحی است از تلاش مردی که «شکستن» را آموخته تا خود نشکند، مردی که در معاونت صدا فعالیت میکند.
آقای رجبی ضمن معرفی خودتان از مسابقاتی که بهتازگی در آن شرکت داشتید بفرمایید.
من هادی رجبی هستم، عضو تیم ملی شکستن اجسام سخت ایران؛ همان تکواندو هانمادانگ. رشته ما سه بخش دارد که یکی از آنها مبارزه است. هر سال معتبرترین مسابقه جهانی در کره برگزار میشود. امسال کره میزبانی را به آمریکا داده بود، اما به علت شرایط پیش آمده نتوانستیم اعزام شویم، کره اعلام کرد ایران میزبان باشد. همین تصمیم، ارزش و امتیاز زیادی برای ما داشت. به همین دلیل سطح مسابقات بسیار بالا بود و کشورهای اطراف نیز شرکت کرده بودند. این مسابقات پنجشنبه و جمعه هفته گذشته در اصفهان برگزار شد. به لطف دعای خیر مردم و نظر خداوند متعال، توانستم دو مدال—یکی طلا و دیگری نقره—کسب کنم.
چند رقیب داشتید و سطح رقابتها چگونه بود؟
طبق اعلام روابط عمومی، حدود ۱۳۰۰ نفر در مسابقات شرکت کرده بودند. آیتمهای من یکی «مشت قدرتی» بود که منجر به کسب مدال طلا شد و دیگری «تیغه قدرتی» که به مدال نقره انجامید. البته همانطور که به دوستم گفته بودم، همیشه در رقابتها نوعی ناعدالتی هم وجود دارد. در واقع طلای ما به نقره تبدیل شد، اما مهم این است که تلاش کردیم و نتیجه گرفتیم.
اشاره کردید که از سالهای دور در این مسیر بودهاید. از دوران کودکی و آغاز علاقهمندیتان بگویید.
بله، اگر بخواهم به عقب برگردم، باید بگویم از سال ۶۵ بود که پدرم این لباس را بر تنم کرد و مرا وارد مسیر ورزشهای رزمی کرد. او خودش مبارز بود. در زمان انقلاب و جنگ، ضرورتی وجود داشت که جوانان بتوانند از خود، خانواده و میهنشان دفاع کنند. همین باور را به من منتقل کرد. تکواندو رشتهای بود که آسیب اولیهاش کم است، اما هرچه جلوتر میروی، سختتر میشود و نیاز به توان جسمی بالا دارد. من بیش از سه دهه در این مسیر قدم برداشتهام و تازه در سه چهار سال اخیر توانستم به مدال برسم. یعنی حدود ۴۰ سال زحمت کشیدهام. البته این مسیر حاصل تلاش تنها من نیست؛ زحمات پدر و مادر، همسر و فرزندان، اساتید، همراهان و دعای خیر مردم هم در آن نقش داشتهاند.
در این مسیر طولانی، خستگی و ناامیدی سراغتان نیامده است؟
چرا، خستگی جسمی که همیشه هست، ولی ناامیدی نه. این رشته بسیار سنگین و دشوار است. سال ۹۸ اتفاقی برایم افتاد—قبل از شیوع کرونا—که باعث شد دو سال نتوانم بنشینم یا بایستم. دو سال فقط صرف درمان پایم شد. خیلی از ورزشکاران در چنین شرایطی کنار میکشند، اما من نگذاشتم ناامیدی بر من غلبه کند. تمام تلاشم را کردم تا توان از دسترفته را بازیابی کنم. چهار سال طول کشید تا دوباره آماده مسابقات جهانی شوم و در سال ۱۴۰۲ به کره رفتم. جالب است بدانید تیم ملی جمهوری اسلامی ایران در آن مسابقات عنوان نخست جهان را کسب کرد و سال ۱۴۰۳ نیز قهرمان جهان شد.
شنیدیم در آن رقابتها اتفاق جالبی برای تیم ایران افتاد
بله، سازمان جهانی تکواندو (کوکیوان) پنج عضو اصلی دارد و یکی از آنها آقای لی است. ایشان فقط تیم جمهوری اسلامی ایران را از میان کشورهای شرکتکننده به ضیافت شام دعوت کرد. خودش در رستوران گفت: «ایران سطح بسیار بالایی در تکواندو دارد و جایگاه تکواندو جهان را در آیتمهای قدرتی ارتقا داده است.» برای من جالب بود که با وجود اختلافنظرهای سیاسی در دنیا، چنین احترامی به تیم ایران گذاشته شد. متأسفانه امسال به دلیل برخی شرایط نتوانستیم به کره برویم، اما امتیازی که به ما داده شد—برگزاری مسابقات در ایران—بخشی از آن افتخار را جبران کرد.
خانواده در موفقیت شما چه نقشی داشتهاند؟
خانواده نقش اصلی را دارد. وقتی کسی میخواهد حرفهای ورزش کند، طبیعی است که خانواده از فشار تمرینها خسته میشود. اما من همیشه تلاش کردهام تا با کسب این مدالها و بالا بردن پرچم کشور، بخشی از خستگی آنها را جبران کنم. به هر حال، حمایت خانواده پشتوانه بزرگی است.
شما اشاره کردید به زکات علم. آیا در زمینه آموزش به نوجوانان هم فعالیت دارید؟
بله، خوشبختانه از زمانی که قهرمان شدم، اساتید بزرگواری محبت کردند و من را به کلاسهای خود دعوت کردند تا تجربههایم را به شاگردانشان منتقل کنم. وقتی بچههای پنج، ششساله یا نوجوانان میگویند «استاد، ما هم میخواهیم مثل شما بشویم»، این انرژی فوقالعادهای به من میدهد. من خودم در مسیر یادگیری آسیب دیدم و بعد یاد گرفتم چگونه از آن پیشگیری کنم. حالا این تجربه را منتقل میکنم تا آنها آسیب نبینند. ما در این رشته، جنگافزارمان دست و پایمان است؛ پس باید یاد بگیرند چطور از آن محافظت کنند.
چقدر زمان برای تمرین و آموزش صرف میکنید؟
سعی میکنم هر روز—even اگر در محل کار باشم—زمانی برای تمرین داشته باشم. بعضی از دوستان هم گاهی همراهی میکنند. تمرینات ما بیشتر تمرکزی است. انجام حرکات بدون تمرکز بالای ۹۰ درصد میتواند منجر به آسیب شود. برای شکستن اجسام سخت باید تمرکز، سرعت و قدرت با هم همراه باشند.
کسی که میخواهد وارد این رشته شود، باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
فاکتورهای زیادی لازم است، اما به نظر من مهمترین آن انگیزه و گذشت از نفس است. اجازه بدهید خاطرهای بگویم. در اولین مسابقه جهانیمان در کره جنوبی، استاد بوداییای از نوع ضربه من خوشش آمده بود. مترجم از من خواست توضیح بدهم چگونه این کار را انجام میدهم. من در مقابل این سوال را از ایشان پرسیدم. وقتی پاسخ دادند او گفت: «ما از خودمان میگذریم.» برایم جالب بود که حتی او هم حرف از گذشت از نفس میزد. واقعاً در این رشته، تا از خود نگذری، به قدرت واقعی نمیرسی.
در پایان، اگر توصیهای دارید بفرمایید.
فقط میخواهم به مردم خوب کشورم بگویم که در هر شرایطی میتوانند ورزش کنند. حتی پیادهروی ساده، برنامهریزی آخر هفته یا چند حرکت کششی در محل کار میتواند مؤثر باشد. مهم این است که تمرین را ترک نکنند و کارشان را درست انجام دهند. امور را هم بسپارند به خداوند مهربان. این مدال هارا تقدیم میکنم به شهدای جنگ ۱۲ روزه و رهبر عزیزتر از جانم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر مرندی، تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با «جامجم» به تشریح ظرفیتهای دوران گذار جهانی برای کشورمان پرداخت
گفتوگو با بهمن نامورمطلق، استاد دانشگاه شهید بهشتی
متین محجوب از تجربه حضور «میخوام به دنیا بیام»در مناطق محروم می گوید